عمرت تا کی به خود پرستی گذرد
یا در پی نیستی و هستی گذرد
می نوش که عمری که اجل در پی او ست
آن به که به خواب یا به مستی گذرد
کس مشکل اسرار اجل را نگشاد
کس یک قدم ازدایره بیرون ننهاد
من می نگرم ز مبتدی تا استاد
عجز است به دست هر که از مادر زاد
آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فسانه ای و در خواب شدند
خیام