رفتارهای غیر اکادمیک در یک محیط اکادمیک را چگونه میتوان تفسیر کرد؟من تقریبا ناامید شده ام از اینکه بتوانم تفسیری برای این قضیه بیاورم.در نتیجه فقط میتوانم بگویم در کشورهایی که روابط سنتی و تفکرات غیر مدرن بر روی تمام جنبه های زندگی ادمی تاثبر گذار باشد، هر گونه رفتار نابجایی قابل توجیه است .کلام را کوتاه کنم ، خانه که از پای بست ویران باشد ،هیچ چیزش سرجایش بند نمیشود .در ان صورت میتوانی از یک دانشجو دکتری همان رفتار و منش را انتظار داشته باشی که از یک ادم تحصیل نکرده دیده ای ویا از یک پرفسور همان رفتاری را ببینی که مثلا از یک بقال! البته در ممالک متمدنی چون ایران که ادعای تمدن 2500 ساله اش گوش تمام ملل عقب مانده دیگر (؟) را کر کرده می توان انتظار این را هم داشت که یک ادم خیلی اکادمیک معیار هاش برای رفتار ومنشش خیلی واپسگرایانه باشد اما در عین حال کلی هم (کلاس)بگذارد که اقا ما خیلی بلدیم ،ما خیلی حالیمونه که ما خیلی کارمون درسته !
حالم از این نابجایی ها بهم میخورد!!!(صراحتم را ببخشید) .نه سخت گیرم و نه چیزی خارج از توان خودم و ادم های دور و برم میخواهم .فقط کافی است برای لحظه ایی به این فکر کنیم که حاصل گذران وقتمان در زندگی چه بوده .میخواسته ایم به کجا برسیم .ادم های دور و برمان چقدر برایمان مهم بوده اند و تا چه حد رعایت حقوق دیگران برایمان اهمیت داشته . ترجیحا تنها باشید بهتراست ،ادم که تنها باشد ذهنش بیشتر به عمق فاجعه نزدیک میشود!
پ.ن:مرغ سحر (خواننده اش را نمی شناسم اما به سبک جدید خوانده)