سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 202983

  بازدید امروز : 4

  بازدید دیروز : 25

ازادی - زلال پرست

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

درباره خودم

 

پیوندهای روزانه

مراسم تشکر صلاحی از... بی حضور خودش [110]
حلزون شکن عدن -شهریار مندنی پور [103]
اشتباه می کنی-داستان کوتاه بابک تختی [122]
نقد فیلم تقاطع [83]
وزیری خالق نواهای ماندگار [93]
تولد کودکی با قلب خارجی [131]
تدوین تاریخ فلسفه در ایران [129]
غذاهای مفید برای قلب و مغز [132]
جمشید مشایخی، نیم قرن فعالیت هنر&# [90]
اصول داستان نویسی [148]
کارنامه هنری مخملباف [90]
انتشار رمان بار هستی در زادگاه کوندرا برای نخستین بار [95]
البوم شبهای تهران -سعید شنبه زاده [153]
البوم عکس های استاد شجریان [187]
پاپلونرودا-مجموعه اشعار (انگلیسی) [259]
[آرشیو(20)]

 

لینک به لوگوی من

ازادی - زلال پرست

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

آوای آشنا

 

بایگانی

بهمن
اسفند
فروردین 84
اردیبهشت 84
تیر 84
مرداد 84
شهریور 84
مهر 84
ابان 84
اذر 84
دی 84
بهمن 84
اسفند 84
فروردین 85
اردیبهشت 85
خرداد 85
تیر 85
مرداد 85
شهریور 85
مهر 85
پاییز 1385

 

جستجوی سریع

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

اشتراک

 

 

ازادی

نویسنده:زلال پرستم::: سه شنبه 85/8/9::: ساعت 2:30 عصر

    من از زندگی ازاد صحبت کردم .یعنی داشتم می گفتم به نظر من ادم زمانی می تواند احساس ازادی کند که باید ونبایدهایش را خودش تعریف کند .ارزشهایش را اگاهانه انتخاب کند .یعنی احساس کند که زیر بار  هیچ قید خارجی نیست که هیچ نیرویی مجبورش نمی کند به اینکه رفتاری متفاوت از خود واقعی اش  داشته باشد.من به این میگویم ازادی و زندگی در اینصورت میشود مثل یک قاصدک رها شدن !بعد مدتی سکوت کردم شایدداشتم به عمق حرف های خودم می رسیدم وحالا احساس میکنم  هیچ زندگی ازادی به معنای مطلق وجود ندارد .ادم ها در ازادانه ترین شکل ممکن هم باز درگیر قیودی هستند که خواسته و یا ناخواسته خود برزندگی هایشان تحمیل کرده اند.گاه این قید ها هر چند خارجی نیستند ولی در ذهن و باورما انسانها عمری دیرینه دارندو گاه همان ناخوداگاه جمعی ما انسانها بازدارنده ترین نقش را در تجربه ازادی دارد ، ناخوداگاه جمعی که میگویم عمدتن ریشه در باور ها وارزش های دینی و فرهنگی انسانها دارد .دقیق تر که میشوم می بینم در جوامع سنتی مشابه با جامعه ایرانی خودمان هم ازادی در درون خود ماست که سانسور میشود ، همان ازادی که وقتی می خواهیم تعریفش کنیم  احساس سردرگمی وناتوانیمان به اوج می رسد. این روزها وقتی به دور وبری های خودم نگاه می کنم می بینم خیلی هایشان بی هیچ دلیل منطقی خاصی بسیاری از رفتارهارا ضد ارزش می دانند .مثلن اینکه ((دختر نباید  توی جمع بخنده!)) ،((مرد نباید گریه کنه))  ویا (( مرد نباید احساساتی باشه))... و بطور کلی گزاره هایی با این مفاهیم  .این گزاره های محدودکننده که به شکل قید های ارزش روی زندگی ما عمل می کنند ،مشخص ترین تاثیرشان محدود کردن حوزه ازادی های شخصی است و هر چه که این گزاره  ها از حوزه شخصی به مسایل عمومی تر وارد میشوند دایره ازادی های ما محدودتر می گردند.

بعد از تمام این حرف ها ، این را هم باید صراحتن بگویم که ازادی یک مفهوم کاملن نسبی است !

 

 


موضوعات یادداشت



[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

©template designed by: www.persianblog.com