سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 203150

  بازدید امروز : 14

  بازدید دیروز : 43

- زلال پرست

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

درباره خودم

 

پیوندهای روزانه

مراسم تشکر صلاحی از... بی حضور خودش [110]
حلزون شکن عدن -شهریار مندنی پور [103]
اشتباه می کنی-داستان کوتاه بابک تختی [122]
نقد فیلم تقاطع [83]
وزیری خالق نواهای ماندگار [93]
تولد کودکی با قلب خارجی [131]
تدوین تاریخ فلسفه در ایران [129]
غذاهای مفید برای قلب و مغز [132]
جمشید مشایخی، نیم قرن فعالیت هنر&# [90]
اصول داستان نویسی [148]
کارنامه هنری مخملباف [90]
انتشار رمان بار هستی در زادگاه کوندرا برای نخستین بار [95]
البوم شبهای تهران -سعید شنبه زاده [153]
البوم عکس های استاد شجریان [187]
پاپلونرودا-مجموعه اشعار (انگلیسی) [259]
[آرشیو(20)]

 

لینک به لوگوی من

 - زلال پرست

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

آوای آشنا

 

بایگانی

بهمن
اسفند
فروردین 84
اردیبهشت 84
تیر 84
مرداد 84
شهریور 84
مهر 84
ابان 84
اذر 84
دی 84
بهمن 84
اسفند 84
فروردین 85
اردیبهشت 85
خرداد 85
تیر 85
مرداد 85
شهریور 85
مهر 85
پاییز 1385

 

جستجوی سریع

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

اشتراک

 

 

نویسنده:زلال پرستم::: جمعه 85/9/3::: ساعت 8:36 صبح

تابوی خنده

ما مردمان شادی نیستم, گویا هیچ وقت هم یاد نگرفته ایم که شادی کنیم.زنی را می شناسم که بعد از هر بار خندیدن دستانش را گاز می گیرد !چرا ؟چون احساس می کند که بعد از هر خنده گریه به سراغش می اید.جالب این جاست که می گوید (به من ثابت شده که هر وقت از ته دل می خندم بعدش برایم مشکلی پیش می اید) .وقتی بیشتر دقت کردم دیدم تعداد بسیاری هستند که از خندیدن یا شادی کردن می ترسند .انهم به دلیل باورهای نادرستی که سینه به سینه به ارث رسیده است. دوستی می گفت(( مشکل ما از فرهنگی است که خودمان ساخته ایم ربطی به دین و مذهبمان ندارد)).اما نظر من چیز دیگری است .فرهنگ ما قرن هاست که با مذهب و عقایدمان عجین شده است .غیر ممکن است که باورهای مذهبیمان را از فرهنگمان جدا کنیم امامشکل ما این جاست که فکر کردیم با اشک ریختن و زاری کردن به خدا نزدیکتر می شویم در حالیکه چنین تفکری هیچ پایه اسمانی ندارد .خدا انقدر مهربان است و دوستدار بنده اش که هیچگاه خواستار اندوهگین بودن او نیست.روح بشر نیازمند ارامش است و ارامش جز با نشاط روح مهیا نمی شود .و این در حالی است که حتی عبادت و راز نیازهای عاشقانه با معبودنیزبا شور و نشاطی خاص همراهند که روح بشر را صیغل می دهند ولی نکته این جاست که ما با تفسیر های نادرست از دینمان اشک ریختن , زاری کردن وغمگین بودن را راهی برای جلب نظر معبود دانسته ایم .نتیجه چنین تعبیری این است که به محض شادی کردن از عذاب خدا بترسیم و دستانمان را گاز بگیریم یا صلوات بفرستیم و...!


موضوعات یادداشت



[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

©template designed by: www.persianblog.com