سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 203133

  بازدید امروز : 40

  بازدید دیروز : 42

اعتراض - زلال پرست

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

درباره خودم

 

پیوندهای روزانه

مراسم تشکر صلاحی از... بی حضور خودش [110]
حلزون شکن عدن -شهریار مندنی پور [103]
اشتباه می کنی-داستان کوتاه بابک تختی [122]
نقد فیلم تقاطع [83]
وزیری خالق نواهای ماندگار [93]
تولد کودکی با قلب خارجی [131]
تدوین تاریخ فلسفه در ایران [129]
غذاهای مفید برای قلب و مغز [132]
جمشید مشایخی، نیم قرن فعالیت هنر&# [90]
اصول داستان نویسی [148]
کارنامه هنری مخملباف [90]
انتشار رمان بار هستی در زادگاه کوندرا برای نخستین بار [95]
البوم شبهای تهران -سعید شنبه زاده [153]
البوم عکس های استاد شجریان [187]
پاپلونرودا-مجموعه اشعار (انگلیسی) [259]
[آرشیو(20)]

 

لینک به لوگوی من

اعتراض - زلال پرست

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

آوای آشنا

 

بایگانی

بهمن
اسفند
فروردین 84
اردیبهشت 84
تیر 84
مرداد 84
شهریور 84
مهر 84
ابان 84
اذر 84
دی 84
بهمن 84
اسفند 84
فروردین 85
اردیبهشت 85
خرداد 85
تیر 85
مرداد 85
شهریور 85
مهر 85
پاییز 1385

 

جستجوی سریع

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

اشتراک

 

 

اعتراض

نویسنده:زلال پرستم::: جمعه 85/9/3::: ساعت 8:36 صبح

چند روزی است که در گیر حل مساله ای هستم ,هر چند ممکن است که در نگاه اول خیلی پیچیده و سخت به نظر نیاید .مساله این است:چرا ما می ترسیم انتقاد کنیم ؟یا بهتر بگویم چرا همیشه نگرانیم که مبادا دیگران از ما ناراحت شوند؟.مثالی می اورم , فرض کنید که شما یک دانشجو هستید و به شیوه تدریس استادتان اعتراض دارید ولی استادتان به شما احترام خاصی می گذارد بطوریکه همیشه فکر می کند تنها کسی که درس اورا می فهمد شما هستید,ایا می توانید با صراحت تمام به استادتان بگویید روش تدریس شما اشتباه است و شما واقعا بدون مطالعه تدریس می کنید ؟من این سوال را از ?? دانشجوی متوسط و ?? دانشجوی باهوش پرسیدم حدس بزنید چند درصد توانایی اعتراض را داشنتد؟

از میان دانشجویان متوسط ??? صراحتا انتقاد می کردند.??? اعتراضشان را به استاد دیگری منتقل می کردند تا شاید بدین نحو به گوش فرد مورد نظر برسد و بقیه گفتند ((مگه دلمون دردسر می خواد .اگه استاده باهامون چپ افتاد کی میاد جواب بده؟))

از میان ?? دانشجوی زرنگ فقط ? نفر بود که گفت من مشکلی ندارم اعتراضم را صراحتا به خود استاد می گویم.بقیه از ترس این که مبادا استاد نظرش نسبت به انان عوض شود تر جیح می دادند بیشتر درس بخوانند و مشکلاتشان را خودشان حل کنند!

به هر صورت اگر این مساله را به حالتی کلی تر تعمیم دهیم به نتایج نا مطلوبی خواهیم رسید :?.این که ما یاد نگرفته ایم با یکدیگر روراست باشیم .?. حاضریم برای هم نقش بازی کنیم اما کسی از ما دلگیر نشود ?.حاضریم سختی ها را به جان بخریم اما اعتراض نکنیم?. غالب اوقات هم اعتراض را با گستاخی و هرج و مرج طلبی اشتباه می گیریم.?.اما تا دلمان بخواهد یاد گرفته ایم که پشت سر یکدیگر حرف بزنیم و همدیگر را خراب کنیم.

اگر تلاش کنیم که قاطعانه با یکدیگر برخورد کنیم .به حقوق خودمان اشنا باشیم و به این باور برسیم که دیگران ما را ان گونه می بینند که خودمان می بینیم ,لزومی ندارد که از اعتراض و انتقاد واهمه ای داشته باشیم .یک انسان بالغ و رشد یافته از انتقاد استقبال می کند زیرا که اورا در مسیرپیشرفتش توانمند و مهیاتر می سازد.اگر هم کسی از انتقاد به خودش لرزید این مشکل اوست که هنوز در مراحل جنینی رشد شخصیت متوقف شده نه من یا شما که می خواهیم کیفیت کار او را بهتر کنیم.(البته منظور من از انتقاد نوع سازنده ان است که غیر از این هم دیگر انتقاد نیست ,تحقیر شخصیت و کوبیدن کسی با حربه انتقاد است همان هنری که خیلی از ما ها به ان می بالیم! )


موضوعات یادداشت



[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

©template designed by: www.persianblog.com