سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 202931

  بازدید امروز : 32

  بازدید دیروز : 9

یک دو سه .. - زلال پرست

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

درباره خودم

 

پیوندهای روزانه

مراسم تشکر صلاحی از... بی حضور خودش [110]
حلزون شکن عدن -شهریار مندنی پور [103]
اشتباه می کنی-داستان کوتاه بابک تختی [122]
نقد فیلم تقاطع [83]
وزیری خالق نواهای ماندگار [93]
تولد کودکی با قلب خارجی [131]
تدوین تاریخ فلسفه در ایران [129]
غذاهای مفید برای قلب و مغز [132]
جمشید مشایخی، نیم قرن فعالیت هنر&# [90]
اصول داستان نویسی [148]
کارنامه هنری مخملباف [90]
انتشار رمان بار هستی در زادگاه کوندرا برای نخستین بار [95]
البوم شبهای تهران -سعید شنبه زاده [153]
البوم عکس های استاد شجریان [187]
پاپلونرودا-مجموعه اشعار (انگلیسی) [259]
[آرشیو(20)]

 

لینک به لوگوی من

یک دو سه .. - زلال پرست

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

آوای آشنا

 

بایگانی

بهمن
اسفند
فروردین 84
اردیبهشت 84
تیر 84
مرداد 84
شهریور 84
مهر 84
ابان 84
اذر 84
دی 84
بهمن 84
اسفند 84
فروردین 85
اردیبهشت 85
خرداد 85
تیر 85
مرداد 85
شهریور 85
مهر 85
پاییز 1385

 

جستجوی سریع

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

اشتراک

 

 

یک دو سه ..

نویسنده:زلال پرستم::: شنبه 85/6/25::: ساعت 4:18 عصر

من همیشه با سه واژه زندگی کرده ام
راه ها رفته ام ،بازی ها کرده ام
درخت
پرنده
‌آسمان

.....

 وقتی با درخت بودم ،پرنده می گفت:
درخت را باید با رنگ سبز نوشت ،تا من آرزوی پرواز کنم.
من درخت را فقط با مداد زرد می توانستم بنویسم
تنها مدادی که داشتم.
و پرنده در زردی واژه  درخت را پاییزی می دید و قهر می کرد.
صبح امروز به مادرم گفتم:
برای احمدرضا مداد رنگی بخرید
مادرم خندید : درد شما را واژه دوا میکند!

شاعر احمدرضا احمدی

---

اول:ممنونم رهگذر عزیز! به خاطر کامنتهایی که میگذاری .این شعررا که خواندم انقدرلذت بردم که  دلم خواست روی صفحه زلال پرست بگذارمش.باز هم ممنونم. فقط کا ش میتوانستم ادرس ایمیلت را داشته باشم.

دوم:چند نفر هستیم ،دور یک میز نشسته ایم و چایی میخوریم و با هم گپ میزنیم به اصطلاح.بعد یک دفعه یکی از ما میگوید :راستی بچه ها شما فکر میکنید تویه یک ارتباط ادم باید چقدر به خودش توجه کنه ؟چقدر به خواسته های خودش بها بده ؟چقدر باید خودش رو در نظر بگیره تویه این ارتباط؟یعنی ادم باید تا کجا اون رابطه رو ادامه بده تا جایی که خودش لذت بره واز این رابطه استفاده کنه یا تا جایی که طرف مقابل احساس رضایت بکنه؟

هر کدام از ما نظرات خاص به خودمان را داشتیم بعضی هایمان طرفدار رضایت شخصی بودیم بعضی های دیگر طرفدار رضایت طرف مقابل .اما نکته جالب برای من این بود که اکثر خانم های این نشست طرفدار رضایت طرف مقابل بودند و بعضی هایشان حتی می گفتند  ادم باید بعضی وقتها از خودش بگذرد .این خودخواهی است که همیشه ادم خودش را درنظر بگیرد...من باز هم به فکر فرومیروم.چایی سرد شده. من هم انگار یک جورایی دلم گرفته .نمیدونم واقعا چرا خانم ها اینقدر ازخود گذشته هستند؟ًً!جالب این جاست که اقایون گروه به جز در موارد نادری طرفدار رضایت شخصی بودند.

سوم: اوریانا فالاچی مرد.خبرنگار ایتالیایی که به خاطر افکار ضد اسلامیش ، بسیار مورد توجه قرار گرفته بود .با تمام تفکرات ضداسلامیش ،با توجه به تمام سابقه مبهم و غیر مبهمش و با تمام حرفهای ضد و نقیضی که در موردش شنیده ام و خوانده ام  ،سبک نوشته هایش را دوست داشتم ویا شاید بهتراست بگویم نوع جسارتش را.

وکلام اخر:مدتی است فقط دوست دارم شب و رور این اهنگ داریوش را گوش بدهم  ...


موضوعات یادداشت



[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

©template designed by: www.persianblog.com