سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 202960

  بازدید امروز : 6

  بازدید دیروز : 11

گوناگون! - زلال پرست

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

درباره خودم

 

پیوندهای روزانه

مراسم تشکر صلاحی از... بی حضور خودش [110]
حلزون شکن عدن -شهریار مندنی پور [103]
اشتباه می کنی-داستان کوتاه بابک تختی [122]
نقد فیلم تقاطع [83]
وزیری خالق نواهای ماندگار [93]
تولد کودکی با قلب خارجی [131]
تدوین تاریخ فلسفه در ایران [129]
غذاهای مفید برای قلب و مغز [132]
جمشید مشایخی، نیم قرن فعالیت هنر&# [90]
اصول داستان نویسی [148]
کارنامه هنری مخملباف [90]
انتشار رمان بار هستی در زادگاه کوندرا برای نخستین بار [95]
البوم شبهای تهران -سعید شنبه زاده [153]
البوم عکس های استاد شجریان [187]
پاپلونرودا-مجموعه اشعار (انگلیسی) [259]
[آرشیو(20)]

 

لینک به لوگوی من

گوناگون! - زلال پرست

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

آوای آشنا

 

بایگانی

بهمن
اسفند
فروردین 84
اردیبهشت 84
تیر 84
مرداد 84
شهریور 84
مهر 84
ابان 84
اذر 84
دی 84
بهمن 84
اسفند 84
فروردین 85
اردیبهشت 85
خرداد 85
تیر 85
مرداد 85
شهریور 85
مهر 85
پاییز 1385

 

جستجوی سریع

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

اشتراک

 

 

گوناگون!

نویسنده:زلال پرستم::: دوشنبه 85/5/9::: ساعت 5:32 عصر

گامی دگر مانده ست
 در هر کجا باشی
 در خانه های جدول معیار انسانی
ای نقطه سرگشته خط زندگی را نیست پایانی
 تا زنده ای گامی دگر مانده است
 بر جای پای من نگاهی کن
راهی که خواهی رفت ، خواهی دید
چنبر زده بر زیر گامت رشته ی دامی ست
در خط دید من گذرگاهیست
 روید سراب از زیر هر گامی
 گامی دگر باقی ست
 گامی دگر گامی
 گامی چو تیری بر مسیری گنگ
 در نعره اش شوق رسیدن ها
 گامی هدف گم کرده در مرز سرانجامی
 گامی که پاسخ بود خواهد هر سوالی را
 گامی دگر مانده است
...  

نصرت رحمانی

---

من بالاخره از غارم اومدم بیرون !ادم هر چند وقت یکبار واقعا نیاز داره که با خود ش خلوت کنه بره بشینه ته یه غار و زندگیشو سبک و سنگین کنه ...یه مدتیه دوباره شروع کردم به خوندن ارشیو وبلاگ قبلی ام و همین زلال پرست فعلی.احساس می کنم توی این مدت دو سه سال وبلاگ نویسی خیلی تغییرات داشته ام که خودم هم متوجه اش نشدم .بعضی وقتها وقتی یک پست خاصی از خودم رو می خونم احساس می کنم با اون نویسنده خیلی فاصله دارم و یا بعضی وقتها هم خودمو تشویق می کنم !جالبه نه؟ یادم می اید تقریبا ماه اولی که وارد گروه جدید دوره دکترا م شدم به چند تا  از هم گرو هی هام گفتم وبلاگ می نویسم .در واقع هدفم خودنمایی نبود یا اینکه بگم من خیلی حالیمه!(چیزی که بعضی هاشون برداشت کرده بوده بودند) بیشتر می خواستم خودمو به بچه های گروه بشناسونم .که اگه دلشون خواست منو بشناسن با خوندن نوشته هام و ایده هام این شناخت براشون راحت تر تامین بشه .البته برداشت بعضی از اونها خیلی با ذهنیت من متفاوت بوده ولی در کل احساس می کنم وبلاگ من یا بهتره بگم زلال پرست عزیز من شناسنامه من بوده و هست. هر گز از نوشتن وبلاگم پشیمون نیستم !

---

 خیلی خوبه ادم در یک لحظه که انتظار هیچ اتفاقی رو نداره یکدفعه یک معجزه ببینه!!!حالا نمیگم معجزه چی بود ولی اونقدر  بزرگ هست که من به خیلی چیز هاایمان بیارم! ولی فکر می کنم وجود یه دوست که به تو انرژی مثبت بده برای امادگی پذیرش چنین معجزه ایی واقعا ضروریه .

---

دارم یه داستان می نویسم ...یه داستان که وقتی صبح از خواب بیدار شدم (دست ورو نشسته )وادارم کرد بشینم جلوی مانیتور و بی اراده تایپ کنم  هنوز تموم نشده ولی تصمیم دارم بیارمش بگذارم این جا .

---

امروز رفتم حافظیه اینم فال حافظ من:(جهت اطلاع دانشکده ما روبروی حافظیه است!)

پ.ن:مصطفی ببین من هم نصرت خون شدم !


موضوعات یادداشت



[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

©template designed by: www.persianblog.com