وبلاگ :
زلال پرست
يادداشت :
!
نظرات :
0
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ذشقشدشز
....اونجا که گم ات کردم روي صفه هاي رو در رو ته يه کوچه توي هشتي يه خونه قديمي . اين اخرين نقشي که ازت تو يادم مونده .اگه اون خونه قديمي خراب بشه، ممکنه تو رو هم ديگه گم ات کنم؟ و اين هم شد. زنها و بچه هايي که عادت داشتن دور هم اونجا بشينن و گل بگن و گل بشنون ، رو تو خونه هاي سيماني اثيرشون کردن و من گم ات کردم . حالا بالاي ابرها يه خونه ساختم با هشتي و حوض و حيات و منتظر مي مونم تا يه روز ببينمت که اونجا نشستي و دستهاي کودکانه ات رو فرو بردي تو حوض براي لمس ماهي ها ، يعني مي شه؟