فتواي امام راحل (قدس سرّه) نيز چنين است: اگر به ناموس كسي ـ خواه همسرش باشد يا ديگران ـ به قصد تجاوز حمله شود، واجب است به هر وسيله ممكن آن را دفع كند گرچه به كشتن مهاجم بيانجامد، بلكه اگر قصد آبروريزي به كمتر از تجاوز هم داشته باشد، به ظاهر حكمش همين است.»[13] همچنين، مسلمانان وظيفه دارند كه در ميان خود ـ در روابط اجتماعي و خانوادگي ـ عفّت شخصي و عمومي را رعايت كنند. زنان با حجاب كامل اسلامي و رعايت شؤون اجتماعي، از هر گونه خودنمايي و تحريك مردان امتناع ورزند و مردان نيز با متانت و حفظ امانت نسبت به پاكدامني خود و ديگران همت گمارند. نيز ناموس خويش را از رفت و آمدهاي غيرضروري، پوشيدن لباسهاي جلف و زننده، هر گونه خودآرايي در اجتماع، سخن گفتن و روبرو شدن با نامحرم و... باز دارند تا زمينه هاي ناامني ناموسي محو شده، جاي خود را به امنيت و عفت بدهد.
حمايت و حفاظت از ناموس، ارتباطي تنگاتنگ با شرف و مردانگي شخص مسلمان دارد و اسلام با تأكيد از او خواسته كه از ناموس خود و هم كيشانش در برابر هر گونه گزند داخلي و خارجي به شدت دفاع كند و كمترين مسامحه اي از خود بروز ندهد، حتي روايت شده كه: «اگر كسي ببيند كه مرد بيگانه اي با همسرش نزديكي مي كند، مي تواند هر دو را بكشد
رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «اَلا وَ اِنَّ اللهَ حَرَّمَ الْحَرامَ وَ حَدَّ الحُدودَ وَ ما اَحَدٌ اَغْيَرَ مِنَ اللهِ وَ مِنْ غَيْرَتِهِ حَرَّمَ الْفواحِشَ»[5] آگاه باشيد كه خداوند، محرمات را حرام و حدود را وضع كرد و هيچ كس غيورتر از خدا نيست كه از روي غيرت، زشتيها را حرام كرده است. بر همين اساس، خدا به هر غيرتمندي نظرلطف و مرحمت دارد
اميرمؤمنان ـ عليه السلام ـ فرمود: «اِنَّ اللهَ يَغارُ لِلْمؤمِنِ فَلْيَغَرْ، مَنْ لا يَغارُ فَاِنَّهُ مَنْكُوسُ الْقَلْبِ»[4] خداوند براي مؤمن، غيرت مي ورزد، پس او نيز بايد غيرت آورد. هر كس غيرت نورزد، دلش وارونه است. شايد مراد از وارونگي دل اين باشد كه شخص بي غيرت از حالت طبيعي انسان خارج شده و به ورطه پوچي و تباهي سقوط كرده است. وجود غيرت در جامعه انساني تا آنجا ضروري و حياتي است كه شارع مقدس اسلام در تشريع احكام نيز به آن عنايت داشته است
غيرت» به معناي رَشك و حسد مردانه و سرشار از صفات آن است و در تداول فارسي زبانان به معناي حميّت و محافظت عصمت و آبرو و ناموس ونگهداري عزّت و شرف آمده است.[1] علماي اخلاق نيز غيرت را چنين تعريف كرده اند، غيرت و حميّت، يعني تلاش در نگهداري آنچه كه حفظش ضروري است، اين صفت در قالب مطلوبش از شجاعت، بزرگ منشي و قوت نفس انسان سرچشمه مي گيرد و يكي از ملكه هاي نفساني انسان و سبب مردانگي است و مردِ بي غيرت از زمره مردان خارج است.[2] اگر غيرت بري با درد باشي وگر بي غيرتي نامرد باشي
سلام
نمي خوام تعريف بي خود كنم واقعا عالب بود به دلم نشت راستي واقعا چرا چرا اون موقعه اون طوري بوده ولي الا نه مرد دلش خوشه كه با عروسك داره مي گرد و دستش گرفته داره نشون مردم ميده مي دوني اخه واسه اينه كه ايراني بودنش رو ازش دزديدن ديگه ايراني نيست
سلام مريم جان
كمي سخت شد نظر دادن !!!
در مورد گذشتگان و حفظ حرمت زن من نمي تونم دقيق چيزي بگم چون اطلاعاتم دقيق نيست
اما با كنكاش در اين دوره گاهي ديده مي شه با همين واژه (( غيرت )) كه چيزي جز (( تعصب نابخردانه )) نبوده تنها باعث محدود كردن زن در جامعه بوده اند
از طرفي با گسترش آزادي طلبي از جانب بانوان براي كسب حقوق از دست رفته شان بعضي هاشان از آن ور بوم افتادند ...
به نظر من بايد حفظ حرمت انساني مطرح باشد
اين كه (( زن )) و (( مرد )) با هم تفاوت هايي دارند را نمي شود ناديده گرفت اما اين كه چطور از اين تفاوت ها براي زندگي بهتر مي توان استفاده كرد هم براي (( زن )) و هم (( مرد )) اين مهم تر است تا اين كه به فكر اين باشيم كه كدام يك براي سلطه بر ديگري ارجحيت دارند !!! كما اينكه انگار هميشه به دنبال سلطه گري بوده ايم تا تفاهم دوجانبه
جامعه ما (( مرد سالاري )) را به تلخي تجربه كرد نمي بايست اين تجربه را در (( زن سالاري )) و يا (( فرزند سالاري )) تكرار كرد
بايد راز همزيستي را فراگرفت تا در زندگي براي رشد فكري ، اجتماعي، معنوي و ... براي هر دو باز شود
اين كه چرا در آن دوره از زن در تخت جمشيد هيچ يادي نشده تنها مي تواند در ريشه يابي اين موضوع كمك گرفت اما در اصل موضوع بايد به اين فكر كنيم كه (( حال چه بايد كرد؟؟؟ ))
من همانقدر كه با نتيجه گيري شما در مورد اين مسئله موافق هستم با نظر دوست عزيزم آقاي رهگذر مخالفم.ازطريق يك نگرش و برسي علمي غيرممكن است بتوان باور كرد كه در جوامع اپتدائي بين دو جنس زن ومرد برابري وجود داشته است. چيزي كه درمتمدن ترين جوامع مدعي دموكراسي وبرابري حقوق انساني امروز نيز هنوز بطور كامل به چشم نمي خورد.اين به گمان من جز آرايش وبزك كردن چهرهُ دوره هاي به اصطلاح افتخارآميز گذشته نيست . چيزي درمايه هاي ( حكومت عدل علي..)
آقاي رهگذر مي گويند:بي پرواتر بگويم وقتي چيزي در تاريق قاعده- ونه استثنا- شد بايد انرا واجد ريشه اي در روان يا ساختمان بيولوژيك انسان دانست
پس با اين حساب بايد علت استثمار انسان از انسان را كه ازدوره برده داري شروع وتا عصرحاضر ادمه دارد، وصد البته كه به قاعده هم تبديل شده است درساختمان بيولوژيك استثمار شوندگان جستجو كرد ونه در قاموس روابط سياسي، اقتصادي و اجتماعي سيستم هاي حاكم بر جوامع انساني!
در ضمن مريم عزيز تا اينجا دو تا كامنت طلب من !
با سلام و ادب
ما هيچ تعريف مستقلي از فرهنگ ان دوره تاريخي نداريم لذا ،حقوق زن بايد در « عرف و روان شناسي » زمانه خود تفسير و تحليل شود و حقوق و احكام اجتماعي را بايد در بطن و زهدان تاريخي خود مورد دقت قرار داد.اين مساله نه در ايران که در فلسفه اروپايي " کانت " هم شنيده ميشد.کانت با اينکه فيلسوف دوران روشنگري است ،اما زنان را موجودي ميداند که از درک " کليات" عاجز و افق انها را محدود به فهم جزئيات مي داند!
تلقي عموم نحله هاي فکري قديم ،از زن اميخته به " اسطــوره " است . احکام اجتماعي مربوط به زنان نيز خالي از اين اسطوره نيست و بدون توجه به اين عنصر مهم نمي شود رمز و راز قوانين و نحوه برخورد با زن را در جامعه ي ان روزگار ايران فهميد.
نگاهي به تاريخ ايران _ و نه تنها ايران که بيشتر ملل و اقوام _ بيانگر اين نكته است كه " زن " در کنار زميـن ،آب ، و باران نماد توليد و آفرينش بوده است و دقيقا به همين سبب ،زن بسيار محترم انگاشته ميشد.اين احترام ،احترامي تابويي بود .نوعي تقديس اسطوره اي بود و بسيار مورد احترام ،زيرا نوعي پيوند با الوهيت در او مي ديدند و به همبن علت با حجاب و دور نگه داشتن او از صحنه حيات اجتماعي ،و برقراري نوعي ارتباط ويژه از رمزهاي اسطوره اي خبر ميدهد
طومار تاريخ كه باز ميشود ،طومار ما ادميان است كه باز ميشود و تاريخ همواره مردسالاري را تجربه كرده است...بي پرواتر بگويم وقتي چيزي در تاريق قاعده- ونه استثنا- شد بايد انرا واجد ريشه اي در روان يا ساختمان بيولوژيك انسان دانست هرچند چنين رايي خيلي خطرناك است و به مذاق زنان خوش نيايد...
سلام . در متون و سنگ نبشته هاي قديمي و از تاريخ نويس ها و شعرهاي حماسي درستي يا نادرستي اين ادعاها را ميتوان بيرون كشيد و ثابت كرد در رابطه با غيرت !!!....فراوان داريم از اين دست .....مردان بكوشيد .....يا جامه ي زنان بپوشيد .