• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : بهانه خوشبختي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رهگـذر 

    با سلام و ادب

    صميميتِ کاذبي که در ميانِ بسياري از ما رواج دارد، نه تنها رياکارانه و دروغين، که نشانگر نوعي عدم بلوغ نيز هست. بنابر نظريه‌يِ روانکاوي، کودک با گذشتن از مرحله‌ي بلوغ اين توان را مي‌يابد که مرزِ ميانِ خود و ديگري (مادر، ديگران و جهان بيرون...) را تشخيص دهد و «خود» را به عنوان هويتي مستقل بازشناسد.

    عدمِ توانايي در تشخيص و شناخت مرزهاي جهانِ خود ،نشانگرِ نوعي کودکي و بلاهت است که اين صميميتهاي آني و «زود پسرخاله شدن» دقيقاً از آن نشأت مي‌گيرد يا به زبان ديگر نشاني از طفوليت است.

    از طرفي ميتوان به فرا رفتن از تبادل«گفتار» و رسيدن به تلاقي« نگاهها» از زاويه اي ديگر نگريست..در جوامعي چون ما-بدلايل متعدد_به حريم واژگان تجاوز ميشود و به قول دكتر كدكني «با اغراق گويي زبان را شناور مي كنيم» و با تجاوز به ساحت معنايي كلمات ،انها را از معناي اصيل خود مي اندازيم تا جائيكه دبير مدرسه ميشود استاد و تزريقاتچي ميشود دكتر.!

    بديهي است براي چاره و حل اين معضل بايد از صفتها وقيدهايي همچون «واقعا» و«خيلي» كمك گرفت و بطور مشخص در زبانِ احساسات ،مقياسِ سنجش تغيير ميکند: دوست داشتن به اندازة تمام دنيا، نگاه کردن با تمام چشمها و ...

    اين پروسه به تناوب تكرار مي شود تا جائيكه راه حل نهايي وجود ندارد و ديگر کلمات، ياراي حمل معاني را ندارند. ديگر هيچ واژه اي يافت نميشود که عمق احساسات و خلوص نيت گوينده را نشان دهد،واژه ها، فاقد نيرو و توان لازم براي رساندن نيت گوينده هستند و اينجاست که

    " نگاه "، کار صدها هزار واژه را انجام ميدهد. نگاه عاشقانه، جاي گفتار عاشقانه را ميگيرد

    پاسخ

    سلام رهگذر بعد از مدتي طولاني كه از اين جا نگذشتي به زلال پرست خوش امدي .از كامتت استفاده كردم سپاسگزارم.