وبلاگ :
زلال پرست
يادداشت :
گدار اين همه ترديد :اگر كه خاكم اگر كه باد
نظرات :
0
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
زيبا
سلام. خيلي دلم مي خواد داستانت رو بخونم. اگه شده در چند بخش اينجا بذاريد كه بتونيم بخونيمش... در رابطه با اون عكس ها يادم افتاد به اينكه وقتي رفته بودم تهران هر كي مي پرسيد كجايي هستي و مي گفتم بوشهري اولين چيزي كه مي گفت اين بود كه پس چرا سياه نيستي؟ موهات چرا فرفري نيست؟ شما عربي حرف مي زنين؟ نه اينكه سياه بودن و مو فرفري بودن و عربي حرف زدن ايرادي داشته باشه. جالب بود تصوري كه از ملت بوشهر داشتن... يه فيلم ديدم چند وقت پيش به نام افسانهء عمر خيام كه يه آمريكايي ساخته اون رو و به زبان انگليسي هستش. توي اين فيلم يه قسمتي از ايران رو نشون مي ده. جالب كه تو اين صحنه ها اتوبوس ها مدل عهد عتيق هستند. تو خيابون ها بز و گاو رد مي شه... آدما انگار مال 100 سال پيشن...