هواي دل به آزادي به ز خاك است.
زندان برازجان خاكي آشنا است.
پسين گاهي ز بندر بار كردٌم غلط كردم كه پشت از يار كرٌدم
رسيدٌمٌ بر سر بست چغادك نشستٌمٌ گريه ي بسيار كرٌدم
« فايز دشتستاني»
متاسفانه فقط تصوير اول قابل ديدن بود
زيباست ...
سلام مريم جان
سرزمين آفتاب و دريا و نخلستان
به وجود ساكناني چون تو افتخار مي كند
دياري كه چشم براه همه دوستدارانش است
دوستداراني كه با وجود
گرما و شرجي
با دريا و آفتاب و نخلستانش مانوسند
و درس مهرباني و استواري و روشنايي و صبوري را مي آموزند
تا چون دريا و آفتاب و نخلستان باشند
چون در اين مكتبخانه هر روز اين درس ها را تكرار مي كنند تا فراموشمان نشود