• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : بحر در كوزه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رهگذر 
    با عرض سلام و ادب ...... و بازهم دغدغه هاي فمينيستي شما.! و در نوشته هاي شما هر جا كه اشاره اي به چنين مبحثي نموده ايد بلافاصله تيغ نقد و شلاق زبان خود را متوجه همجنسان خود كرده ايد. گويي تمام نابساماني ها و تبعيض هاي جنسيتي جامعه كنوني ناشي از عملكرد و رفتار ناصحيح زنان بوده است و در اين گذر خود كرده را تدبير نيست .در سخن شما هيچگونه ترديد و شكي نداشته و ندارم كه عامل بسياري از ظلم هايي كه بر اين قشر مي رود خود زنان بوده اند ولي نميتوانم از گفتن اين نكته مهم كه بعضا از چشمان تيز بين شما پوشيده مانده بگذرم و ان اينكه ( رفتار و نگرش خود اين زنان معلول است و نه علت)...شما نمي توانيد و نبايد نوع محيط و جوامعي كه چنين زناني در ان رشد و تربيت يافته اند را ناديده بگيريد و دنبال عوامل و ريشه ها يي باشيد كه در شكل دهي اين نوع تيپ و شخصيت زنان موثر و دخيل بوده اند.از وقتي كه خود رو شناخته به عنوان جنس دوم نگاهش كرده اند- با لفظ و اصطلاح ضعيفه خطابش كرده اند و .... اصولا چرا امروزه چنين موجودي بايد تفكرات و نگرش هاي قرون وسطايي داشته باشد ؟! مگر ما معتقد نيستيم كه ما همانگونه فكر مي كنيم كه زندگي كرده ايم و تربيت يافته ايم؟!به گمان من شايد اينان خود قرباني فرهنگ و تفكري هستند كه بدون اينكه خود سهمي از ان داشته باشند - جبر محيط و زمانه بر انها تحميل كرده است. نبايد ادعا كرد كه بايد بار قرنها تفكر و فرهنگي كه بعضا نادرست و اشتباه به همچين موجودي تحميل شده را يك شبه زدود و پاك كرد كه به قول استاد سخن: (سعدي به روزگاري مهري نشسته بر دل / بيرون نمي توان كرد الا به روزگاران)..در كنار همه اينها وابستگي اقتصادي را نيز اضافه كنيد .انجا كه زنان توانسته اند بر روي پاي خود بايستند كمتر تن به خواسته هاو انتظارات نامعقول و ظلمي كه بر انان مي رود را داده اند...شايد به اين مساله از ديد و زاويه كلان نگاه كنيم بتوانيم قضاوت منصفانه تري كنيم // موفق باشيد و يا علي