• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : خود من گم شده بود.
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رهگذر 

    با سلام و ادب

    آزادي را مراتب بسياري است كه از ان جمله مي توان به آزادي چون حق- آزادي چون ارزش - آزادي چون اختيار -ازادي چون توانگري و نهايتا آزادي چون « استقلال » اشاره کرد.
    معني مورد نظر شما در نوشتار فوق اشاره به مورد اخر، ( آزادي چون استقلال ) که ان را ميتوان شاه بيت تمامي معاني آزادي بشمار اورد که به تعبير ديگر به ان « آزادي مثبت» نيز مي گويند که اولين بار بوسيله ايزايا برلين بکار برده شد.خود بودن -مالک خود بودن -خود را با غير عوضي نگرفتن -دست ارادت شخصيت شکنانه به کسي ندادن -چون اينه محو جمال ديگران نشدن و با بال و پر خود پريدن و .......معاني مختلف ان مي باشند.
    در برابر ان «آزادي منفي» اگر نفي مزاحمهاي ديدني و بيروني است ،اين نوع ازادي نفي مزاحمان و هويت ستانانِ ناديدنيِ دروني است.
    کساني هم هستند که آزادي واقعي را در « تنهايي» مي بينند و معتقدند کسي آزاد است که تنهاست،چرا که همراهي و دلبستگي بندهايي هستند که روح را اسير مي کنند..براستي اين تنهايي دهشت آور تاوان سنگيني براي آزادي و آزاديخواهي است...نمي دانم مي ارزد يا نه ؟؟

    ------

    در ضمن كامنت برديا فوق العاده است.