• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : ايمان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رهگذر 
    با عرض سلام و ادب ... ورود بشر به عرصه دوران مدرن مقارن با يك حادثه بزرگ بود . ان پيدا شدن يك رقيب قدرتمند به نام علم بشري براي دين بودبعبارت ديگر براي كشف حقيقت علاوه بر دين ء علم نيز پا به عرصه وجود نهاد و كار انسان را دشوار كرد كه همان وفق دادن ميان اين دو منبع براي كشف حقيقت است.مبحث ( عقلانيت اعتقادات ديني) از همين تقابل علم و دين زاده شد.مومن بودن توام با عاقل بودن دغده اصلي بشر مدرن شد.انسانها خود را در يك كشمكش دشواري گرفتار ديدند و بجد مي كوشيدند تا حق هر دو سو را ادا كنند و از صراط مستقيم خارج نگردندو اين در حالي بود كه از سوي دينداران به بي ديني و نقصان در ايمان متهم مي شدند و از سوي متجددينبه بي تخصصي و سنت گرايي. نه علم شان علم دانسته ميشد و نه دين اشان دين.اينگونه بود كه بشر به يك دوراهي عظيم تاريخي افتاد و سرانجام نتيجه همان شد كه قدرت ديني جاي خود را به قدرت علمي در غرب داد و محدودي قدرت كسانيكه با امدن علم و تخصص از سلطنت و حكومت به درون چارديواري كليسا پرتاب شده و به حاشيه رانده شدند ....حال جامعه ما بر سر همان دوراهي تاريخيست ..به مدرن وارد نشده اداي پسامدرن ها را دراوردن نتيجه جز انحطاط اخلاقيي كه گريبان غرب را گرفته عايد ما نخواهد كرد و مضاف بر ان كه به پيشرفت هاي فني و تكنولوژي انها نيز دست نخواهيم يافت ..رفت به چنين راهي هر روز محتاج جهدي تازه و به قول دوستمان كيمياگري جديد است.به تجربه تاريخي غربيان به چشم عبرت بنگريم و درسهاي لازم را از ان بياموزيم و بر پارادوكس مدرنيسم و سنت اگاهانه وارد شويم.و با پسروي از اصل ( هيچ چيز را بي حجت نگيريم و بي حجت وا ننهيم)به گزينش ريشه ها مردنيسم برويم...موفق باشيد و يا علي