وبلاگ :
زلال پرست
يادداشت :
داستان عصر مرداد
نظرات :
0
خصوصي ،
10
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پريا
سلام. چه مي شود گفت؟ آنقدر سردرگم شده ايم كه خودمان هم نمي دانيم چه مي خواهيم و چه مي خواهيم بكنيم. مشكلات يكي دوتا نيست. داستان قشنگي بود خودت نوشته بوديش؟ بحران رد شد يا نه؟