• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : روز هاي سفيد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 17 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    ( از سوژه حرف زدم و از تكرا ر و از در هم و بر همي اما نمي دانم چطور شد كه به روز هاي سفيد رسيدم.يعني رسيدم؟ يعني رسيديم؟؟؟ ) ... نه ! ... موفق باشي .. ياحق


    سلام. تقريبا از كامنت گذاشتن در وبلاگت مايوس شده بودم. چند روز هست هي مي آم و كامنت باكس يا باز نمي كنه يا اين ماسماسكش غير فعال هست. داستانت رو خوندم نقدش هم خوندم. اون روز دقيقا مي خواستم بنويسم آس ويلچر. داستان قشنگ پردازش شده بود و شايد همين سه كلمه آخر بود كه كل حس اون ديالوگ رو منتقل مي كرد. تصادف، دره، ويلچر. تازه به اينجاش كه رسيدم فهميدم تنفر از عزيزم شينيدن چيه و حس عزيزم گفتن رو به خوبي لمس كردم. نقدش هم نكته هاي ظريف و خوبي داشت. اين 24 روز هم صبر كن و خودت قاطي سياست نكن.اين هم مثل پخش يه مسابقه فوتبال غير مستقيم خيلي استرس نداره. هر چند كه نتيجه اش مشخص نيست. خوش باشي باي
     <      1   2