• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : ايمان يا ترديد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام - مي خوانم و تلاش مي کنم که بيانديشم به آن چه نوشته اي –هرچند کمتر منظورت را در مي يابم

    من شك (ترديد ) مي كنم !! ..پس هستم ..

    اما آنچه را يافتم اگر قبول كردم ..اجازه مي دهم تا زمان از آن بگذرد ..

    اگر بر قبول خويش پايبند ماندم آن راباور مي كنم...اجازه مي دهم تا زمان بگذرد اگر بر باور خويش پايبند ماندم آنگاه ايمان مي آورم ..

    آنگاه اگر بر ابمان خويش پايبند ماندم هيچگاه از دست نمي دهمش ...

    tarane gharibist parvaz va ghamgenanetar az an royaye asemanast
    اينجا نشسته بودم ... چشم به راه ... چشم به راه هيچ ... فراسوي نيك و بد ... گاه از روشنايي سرخوش ... گاه از سايه به پايان بازي ... تمامي آبها و خشكي ها ... تمامي زمان ها ... آنگاه ناگاه دلداده ... در اكنون ميان دو هيچ
    سلام دوست عزيز . گمان مي كنم لحظه ي بي نظيري باشد و توصيه مي كنم ازدستش ندهي و اجازه بدهي تو را درنوردد، بگشايدت و در اين احساس ناب مكررت كند.

    ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد « فروغ فرخزاد »

    همه ي آنچه بوجود آمده و مي آيد با ايمان راسخ بوده است نه با ترديد و دو دلي و من بعد نيز هر آنچه در حال تحول و تكامل باشد در اثر داشتن ايمان هست نه ترديد و دو دلي !! اگر چه از كانال ترديد و دو دلي ست كه آدمي به ايمان مي رسد . سلام

    انتظارها (شرايطه سختي كه باعث اين انتظارها...ميشود) از دلايله سردرگمي و ترديد ميباشند...
    + بانوي باران 
    من كه مدتهاست حس زنده بودن رو از دست دادم!!!

    بين ايمان تا ترديد فقط يه خط!!!از هم جدا شدن!!!

    اون خط رو پيدا كن و جاي درست قرارش بده!!!

    به نظرم اگر ترديد نبود، ايمان معني پيدا نمي كرد، .. هميشه بين ايمان و ترديد در نوسان هستيم، ولي گاهي ايمان و سپردن را از عمق وجود بايد لمس كرد، نبايد دنيال معناي خاصي برايش گشت... ايمان در كتاب ها پيدا نمي شود، در تجربه درك مي شود
    سلام :) فكر كنم قبلا جائي خونده بودمش . ولي خيلي قشنگه ... هميشه مثل يه تلنگر اثر ميكنه