سلام. شعر كاملي كه محمد آقا نوشته بود
الا اي رهگــــذر منگر ! چنين بيگانه بر گـــــــورم !چه ميخواهي ؟ چه ميجوئي در اين کاشانه عورم ؟چســان گويم ؟ چســـان گريم ؟ حديث قلب رنجـــورم ؟از اين خوابيدن در زير سنگ و خاک و خون خوردن !
نميداني ! چه ميداني که آخر چيست منظورم ؟تن من لاشه فقر است و من زنداني زورم !
کجا ميخواستم مردن ! ؟ حقيقت کرده مجبورم !چه شبها تا سحر عريان به سوز فقر لرزيدم !