سلام
من پاراگراف آخر رو خوب متوجه نشدم كه آيا تبر وقتي كه دستش به قلب باكره خورد متوجه چنين جنايت هولناكي شد يا نه و اينكه در اين لحظه چه احساسي داشت.احساس گناه يا اينكه احساس عصيان يا اينكه هيچ احساسي نداشت