امروز براي نخستين بار بر اين صفحه روشن قدم نهادم اين روزها سردرگمي در من مانند پوست به تن چسبيده و مرا رها نمي كند تنها اين را مي دانم كه امروز همه كس دانا و نادان شجاعت بهتر بگويم جسارت گفتن همه چيز را دارند خدا انسان را با عشق آفريد مگر سر نوشت آدم رقم زده شده بود؟ من بر اين باورم پايه آفرينش هر انساني متفاوت است اگر بتوان در خدا شناخت يافت هرچند اندك مي توان مفهوم حيات حتي بالاتر از آن هم فهميد اگر ياد بگيريم تك تك سوالات ذهن را بررسي كنيم راه براي بقيه هموار مي شود به شرط آن كه بخواهيم قضا قدر مفهومي ندارد زندگي در مشت توست مشتت را باز كن و با چشم دل ببين درك خدا از منطق من و اطرافيان تو دور است ببين منطق تو چه مي گويد ..!!