• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    من تنها مي دانم كه چقدر نا دانم ...
    سلام مطالب اونقدر زياد بود كه نمي تونم ادعا كنم همش رو فهميدم خوب نشد .. باور كن نشد ... درسته متاسفانه . هر وبلاگي كه مي رم بايد هي بگم متاسفانه . متاسفانه ... كاش يه خوشبختانه بين اونا مي شد گذاشت تا دلمون باهاش خوش باشه . ديگه زلال پرست عزيز همه جاي دنياست مي دوني تو هندوستان وقتي به گاو اونا توهين مي كني دقيقا همون برخوردي را باهات مي كنن كه تو ايران با ولي فقيه مي كني ! داستان همينه تعصب آفت كشورهاي ثروتمند اما عقب مانده ست

    ..واقعا اعتراف به ناداني بزرگترين دانايي به قول ابو علي سينا كه در دم مرگ گفته دانستم كه هيچ نمي دانم پس خدا به داد ما برسه !!!!
    + رهگذر 

    آگاهي از ناداني ......... جرات مي خواهد و ظرفيت !!

    سلام مريم جان خوبي؟‏خانواده خوبند؟‏ مادر و پدر گرامي ... همه خوبند؟ راستش مطلبي كه نوشته بودي آنقدر جالب و زيبا بود كه فكر كنم مي خواهم در مورد نوشته هايت بنويسم و آپديت كنم...اگر خدا بخواهد...
    سلام .........................................................................
    سلام . درست ميگين .

    سلام.نوشته پرمحتوايي بود .ممنون .ولي بذار نظرشخصميو ننويسم چون ممكنه نتونم منظورم روبرسونم.

    ممنونم كه بهم سرميزني واز آپ ديت هات خبرم ميكني .

    اميدوارم سال جديد سالي سرشار از اميد وسعادت برات باشه.

    سلام به شما....

    بادرود !

    دراين که علوم هيچ حد ومرزي نمي شناسد شکي نيست . و در اين هم که در عصر حاضر هيچ احدي نمي تواند دايرهُ العلوم باشد هيچ شکي نيست . ولي سوال اين است که آيا به راستي ما براي حل مسائل جامعهُ خود جهت بدست آوردن اپتدائي ترين حقوق انساني خويش مي بايست به تمامي علوم مسلط باشيم؟ من مي خواهم در اينجا بر روي اين گفتهُ شما که (....بعد خودم را تسلي دادم كه زياد نگران نباش مهم اين نيست كه چقدر معلومات داشته باشي مهم اين است كه بتواني از همان اطلاعات اندكت استفاده كني.) انگشت بگذارم. که دقيقا" نکته همين جاست

    زنده و شاد باشي !

    سلام به خانم فرخ نيا . خوبي ؟ . من بدون اين دسته بنديهايي كه براي ندانستنها ارايه داده ايد ، قبلا مثلي قديمي داشتيم كه مي گفت : هر كس كه نداند ، كه نداند ، كه نداند ، در جعل مركب ابدالدهر بماند .ولي نمي دانستم كه ديگر به مقام شامخ سخنوري هم ميرسند .... البته از طرح زيباي فلسفي ات ، منظورت را ميدانم بدرود .

    به جمله زيباي اشاره كرده اي كساني بسيار نمي دانند به اجبار سخنورند نور ند براستي اگر هر كس به همان اندازه كه مي دانست حرف مي زد آيا اينهمه سخنور بود ..اما يك نكته !!سخنور نياز به مخاطب دارد به خود بيانديشيم آيا ما (‏طبقه روشنفكر اگر بتوان گفت !) خود سازندگان مخاطبان ايشان نبوديم ( ..اشاره به واقعه شورش 1357) به اميد ديدار
    سلام مريم جان ... به راستي آدم را به فكر فرو مي برد ... ما چقدر ابلهيم كه به نادانسته هايمان نمي انديشيم !!! ... الان مي خواستم پيام بذارم ديدم نوشته ( انديشه ناب ) !!! داشتم فكر مي كردم واقعا آن چيزي كه من اينجا از تراوش ذهنم مي نويسم مي تواند انديشه نابي محسوب شود !!!!! فقط اميدوارم كه بدونيم براي بيشتر دانستن هميشه فرصت نداريم ... موفق و مويد باشي ... برات بهترين آرزوها و كاميابي ها رو از خداوند خواهانم ... يا حق