سلام عزيز ...نوشته ات رو خوندم نمي دونم چي بايد بگم .......
در جاده ي زندگي روانم . فاصله ، خيال من تا حقيقت توست .از چراغ هاي قرمز عبور مي کنم و پشت سبزها پا بر جايم .بي اعتنا به صداها در ازدحام گم مي شوم .هيچ نمي بينم ، تنها به سوي تو جاري مي شوم .از پل ايثار ، از کوير دلتنگي مي گذرم .مي پويم و مي پويم ، گاه روان ، گاه دوان ، ليک به تو نمي رسم .اندکي وقت بايد تا با تو در منتهاي جاده يکي شوم !