• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : بي عنوان(خودتان عنوانش را پيدا كنيد)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام عزيز ...نوشته ات رو خوندم نمي دونم چي بايد بگم .......

    در جاده ي زندگي روانم .
    فاصله ،‌ خيال من تا حقيقت توست .
    از چراغ هاي قرمز عبور مي کنم و
    پشت سبزها پا بر جايم .
    بي اعتنا به صداها در ازدحام گم مي شوم .
    هيچ نمي بينم ، تنها به سوي تو جاري مي شوم .
    از پل ايثار ، از کوير دلتنگي مي گذرم .
    مي پويم و مي پويم ،
    گاه روان ، گاه دوان ،‌ ليک به تو نمي رسم .
    اندکي وقت بايد تا با تو در منتهاي جاده يکي شوم !