• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : دوره گرد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
    • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شكوفه ياس 
    سلام ... مهم اين است كه تو خوب بنويسي ... از حسين نوشن كار سختي است ... بعد از امام حسين زينب ماند ... امام سجاد ماند ... آنها ماندند با پيام كربلا كه بايد به همه اعلام مي كردند اين بود رسالت زينب ... و او چه نيك رسالت پيام رساني كربلا را به دوش كشيد ... او كه از فراغ برادر و ياران دلش پر مي كشيد ... اما از پاي ننشست و پرچم حسين را بر افراشته نگاه داشت براي من و تويي كه امروز بايد آگاهانه براي حسين اشك بريزيم ... يا حتي براي خود فراموش شده خويش ... حال كه نوبت ماست چگونه عمل كنيم كه شرمنده خونهاي ريخته شده در كربلا نباشيم ...
    + آرزو 
    سلام مريم جان، فقط وقتي مي شه زيبا نوشت كه هرچي دلت مي گه بنويسي ... راستي من شديداً از قالبت خوشم اومده مي شه مرجعش رو بهم معرفي كني؟ ممنون مي شم... اگه بهم سر بزني خوشحال مي شم.
    + افشاگر 
    سلام.... در مورد سئوالتان .. بله
    + ريويو 
    با مطلبتون موافقم.
    + محمد 

    سلام . اما شهامت و فرياد و افشاگريت....زينبي ست .

    + رهگذر 
    سلام بر عشق كه حسين مي نامندش....اوست كه مي اموزد كه حتي انسان تنها نيز، در اين مكتب مسئول است زيرا مسئووليت از آگاهي و ايمان پديد مي ايد نه از قدرت و امكان ! و هر كه بيشتر آگاه تر است بيشتر مسوول است و از او اگاهتر كيست ؟!بحث (( بايستن و نتوانستن )) است و حتي اين نتوانستن هم او را از اين بايستن معاف نمي كند....انچه كه مي گويد اين است ،انسان زنده مسئول است و نه انسان توانا و از او زنده تر كيست ؟! انقلاب او يك انقلاب سمبليك است براي نسلهاي مسئوولي كه پياپي مي آيند و مي روند.نبرد او نه محدود به روز عاشورا و نه مكان خاصي است.اين نبرد هميشه تاريخ است و تا خوشبختي و برابري انسان بر روي زمين ادامه خواهد داشت شكي نيست كه چنين برداشتي از آن در ما مسئووليتي سنگين و تعهدي روشن و زنده و نيرومند پديد مي آورد......و يزيد و يزيديان هنوز زنده اند... راستي آنكه يزيد مي شود يزيد به دنيا مي ايد؟!! آيا هنوز هم فرياد هل من ناصر ينصرني شنيده مي شود ؟! شمر امروز كيست ؟؟!...(( قومي متفكرند اند ره دين / قومي به گمان فتاده در راه يقين ....مي ترسم از انكه بانگ آيد يك روز / كه اي بي خبران راه نه ان است و نه اين )) ...او چگونه زيستن را اموخت حال بايد چگونه مردن را بياموزد ...بياموزيم از او چگونه زيستن و مردن را
    + عبدالحميد پهلوزاده 

    سلام.

    من توي مشحصات شما خوندم كه تدريس ميكنيد و دانشجو هستيد. مثل من.

    اگه به من سر بزني خوشحال ميشم. موفق باشي.

    + بانوی باران 
    كاش همينطور بود كه تو گفتي !!!!!!!!!
    + خاك من 

    تموم چيزايي كه بايد گفت همين الان دارم بهت مي گم ... اين رو فقط خودت شايد بدوني كه اون مشت خاك بهترين آرايه ي ادبي شعر بود