آزادانه زندگي كردن يا زندگي آزاد يا... شايد :
مثل توي ننو خوابيدن و تاب خوردن در ساحل درياست، بي آن كه رهگذري
به تو نگاه بيندازد.
مثل سوت زدن شبانه در خيابان ، بي آن كه تو را هرجايي بدانند...
مثل برهنه شنا كردن...
مثل...
مثل رهايي و و لنگاري...