• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : Free Life
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    پاسخ اين سئوال خيلي هم راحت نيست اما من فكر مي كنم اگه بتونم اونطوري كه دلم مي خواد زندگي كنم آزادم و با عشق ورزيدن با دوست داشتن و با زندگي كردن با كسي كه دوستش دارم آزاد و رها خواهم بود ..
    سلام . نوشته هاتون رو خوندم . تا آنجائي كه فرصت بود . قدرت كلام بسيار خوبي داريد كه انسان را خود بخود جذب خودش ميكند.واما در مورد پيام آزاد زيستن: شايد دو بال پرواز دريچه اي باشد به سوي همان آزادي كه هركس براي خودش ميخواهد .

    آزادانه زندگي كردن يا زندگي آزاد يا... شايد :

    مثل توي ننو خوابيدن و تاب خوردن در ساحل درياست، بي آن كه رهگذري

    به تو نگاه بيندازد.

    مثل سوت زدن شبانه در خيابان ، بي آن كه تو را هرجايي بدانند...

    مثل برهنه شنا كردن...

    مثل...

    مثل رهايي و و لنگاري...

    اما در مورد زندگي آزاد. سوال اين است، آزاد از چي؟ از جنگ؟ از بي عدالتي؟ از استثمار؟ازتبعيض؟ازفقر؟از دين؟ازقيدوبند هاي دست وپا گير اجتماعي؟ من که شخصا تمامي اين هاراکه نام بردم ، زير سر دولت هاي رسمي و غيررسمي ميدانم.با اينکه هيچ چيز مطلقي وجود ندارد. ولي بگمان من اگرروزي انسان بتواند شر دولت ها را( حالا از هر قماش اش)ازسر خود واکند گام بسيار بلندي در آن راستا برداشته است.

    پاسخ

    اين كامنت دوست عزيزم اقاي رادبوي است .از انجا كه ايشان نميتوانند در وبلاگ من كامنت بگذارند(كلن در وبلاگ هاي پارسي بلاگ ) من كامنت ايشون رو از ايميلم منتقل كردم به اينجا .ادرس وبلاگ و ايميل من هم چون در كامپيوترم دخيره شده بود اشتباهن به جاي مشخصات ايشون درج شده.و سوالي كه من دارم اينه كه چرا ايشون كه از كشور امريكا خواننده وبلاگ من هستن نميتونن تو وبلاگ هاي پارسي بلاگ نظر بگذارن؟!!

    درود مريم جان همشهري عزيز من......خيلي نوشته هاتون به دلم نشست... طرز فكرتون نسبت به زندگي قابل تحسينه

    منتظر حضور گرمتون در وبلاگم هستم

    بدرود

    سلام مريم جان . كاشكي ترجمه اش هم نوشته بودي تا من و امثال من كه معني انگليس اش را نميدانيم ميدانستيم يعني چه ؟ .....يادم به اون قضيه افتاد ....يه نفر رفته بود دكتر و هر جايش دكتر دست مي گذاشت كه اينجايت مثلا درد مي كنه مي گفت نه ....آخر كار دكتر عصباني شد و داد كشيد و گفت :....پس دردت چيست ، كجات درد ميكنه .....مريض گفت آقاي دكتر من وغيره ام درد ميكنه .....دكتر گفت و غيره ؟! و وغيره ديگر كجاست . مريض كه تا آن روز اين حرف براش تازگي داشت و نميدانست گفت : آقاي دكتر خودتان روي تابلو مطب نوشته ايد : متخصص كليه ، معده ، امراص داخلي و غيره !!! ... دكتر دانست كه اين مريض معني وغيره را نميداند و به او توصيح داد .

    + رهگـذر 

    در اين شرايط كاملاً تحميليِ زندگي سعي در وسعت دايره اختيارمان بكنيم. ...همين و بس ،راه گريزي نيست

    َsalam webloge khobi dari be ma ham sari bezan