سلام بر مريم عزيز و گرامي . ديروز پشت بند کامنتت هر كار كردم نتوانستم بيايم .....راه نميداد امسال در ديدار هر ساليمان حاي ابراهيم خالي بود .....خيلي اصرار كرديم كه بيايد ....گفت دخترم از انگليس آمده و به فوت وفن فروش مغازه وارد نيست .....گرفتاريهاي كاريم زياده .....و گفت اتفاقا دلم براي يه استراحت و مسافرت لك زده......خلاصه از خنده هاي مستانه ي بلند بلند محلس شاد كنش محروم بوديم . مريم حان من مدام به وب سايتت سر ميزنم و اگر كامنت در رابطه با آنها نمي زارم بخاطر يك حالت شبيه به مات و سر گشتگي يا افسردگي ! هست كه دامن گيرم شده .....شايد اين هم بگذرد ....خودت ميداني كه دوست ندارم سرسري و محض فقط حضور كامنتي بزارم به اميد خوش شدن حال و روز بهتري .....و خوش حالم كه عليرغم درسهاي فشرده و سنگين ....دائم پست حديد مي نويسي و فعالي .....موفقيت و پيروزيت نهايت آرزوي ماست .