• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : !
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ....اونجا که گم ات کردم روي صفه هاي رو در رو ته يه کوچه توي هشتي يه خونه قديمي . اين اخرين نقشي که ازت تو يادم مونده .اگه اون خونه قديمي خراب بشه، ممکنه تو رو هم ديگه گم ات کنم؟ و اين هم شد. زنها و بچه هايي که عادت داشتن دور هم اونجا بشينن و گل بگن و گل بشنون ، رو تو خونه هاي سيماني اثيرشون کردن و من گم ات کردم . حالا بالاي ابرها يه خونه ساختم با هشتي و حوض و حيات و منتظر مي مونم تا يه روز ببينمت که اونجا نشستي و دستهاي کودکانه ات رو فرو بردي تو حوض براي لمس ماهي ها ، يعني مي شه؟

    ببخش مريم جان !

    اصلاح مي كنم :

    ديگر از بزرگي و اين دنياي عجيب بزرگترها خسته مي شويم...

    سلام مريم

    اما دنياي به اين بزرگي كودكانه مان هنوز هم با همان شگفتي هاي بچه گانه همانطور دست نخورده پيش رويمان است

    ديگر از بزرگي و اين دنياي عجيب بچه ها خسته مي شويم

    مي شود به دنيايي شگفت انگيز كودكي برگشت

    اما دنياي كودكي دنيايي است سرشار از صلح و صفا

    دنيايي روشن و پر از مهر و محبت

    دنيايي كودكي را گم كرده ايم

    و در اين دنياي تاريك مرگ محبت را نظاره گر شده ايم

    نظاره گر نه تنها انهدام دنياي كودكيميان

    كه كشتار كودكان را در اين جنگ نابرابر بايد به چشم ببينيم

    چه دنيايي وحشتناكي است اين دنيايي بزرگي كه بچه ها هم رحم نمي كنند

    نه تنها دنيايشان را رنگ سياه مي زنند كه روزگارشان را هم با طعم تلخ جنگ آميخته اند

    دلم براي دنياي كودكي تنگ است !!!

    و دلم مي سوزد براي همه كودكاني كه اين روزان و شبان با ترس نمي دانم خوابشان هم مي برد يا نه ...

    + آزاده 

    در پرده ي سوز و ساز هم مي خنديم با داغ درون گداز هم مي خنديم

    چون لاله ي نو شكفته اي درباران از گريه پريم و باز هم مي خنديم

    به اميد اون روزي كه اون غريبه ي آشنا از راه برسه تا همه ي گريه ها خنده بشه و همه ي خنده ها فرشته!

    واقعا همينطوره

    موفق و مويد باشين

    تو چمدون بي بي دست كردي

    سلام