• وبلاگ : زلال پرست
  • يادداشت : سنگ صبور
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    گويم ؛
    نمي شود يک شب بخوابي وُ
    صبح زود يکي بيايد و
    بگويد
    " هر چه بود تمام شد به خدا .. "

    زيبا بود.. موفق باشيد ....
    سلام .و شاد باشي.

    ......بگذار تا بگريم ، چون ابر در بهاران .سلام

    + ميم خزان 
    سلام مريم خانم - مثل هميشه زيبا و تاثيرگذار بود.
    سلام /زير باران قدم زدن آدمي را سبك مي كندو پاك .خوش باشيد و روزگار بكامتان

    سلام ...

    اينروزها همه از باران صحبت مي كنند!!!

    درود بر شما .....تركيب حافظه درختان زيبا بود البته منوچهر آتشي هم در شعر ي از همچين تركيبي استفاده كرده است ..... موفق باشيد و به اميد ديدار بدرود .

    سلام مريم جان

    خوشحالم كه باز نوشتي . زيبا بود ...

    به نظرم اين آسمون نيست كه سنگ صبورش رو فراموش كرده

    چون اونقدر با سخاوت هست كه باران زندگي آفرين رو به زمين تشنه هديه مي ده تا شاهدي باشد بر رويش جوانه ها و گياهان و جريان يافتن رودها ...

    شايد اين ما هستيم كه گاهي زمين پر نعمت زير پا و آسمان پر سخاوت بالاي سرمون رو فراموش مي كنيم

    سنگ صبور از صبوري كوه شده بود

    هميشه منتظر بود تا او بگويد

    و بعد او مي گفت آرام آرام ،

    و قطره قطره اشك ديدگانش را نثار خاك مي كرد

    و بوي خاك همه جا را مي گرفت .

    آسمان و زمين هر دو هواي هم را دارند

    هر دو يار وفادار يكديگرند ...

    قلمت پرتوان باد

    يا حق

    + سارا 

    مريم عزيزم

    خيلي جالب بود. اين خلاقيت هنري و استعداد نويسندگي را به تو تبريك ميگم .

    منتظر بقيه آثار قشنگت هستم.

    موفق باشي